مموری خاکیِ راه مشهد - مموری

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !

از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !

 

 

من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم

خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !

 

به به! چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن

صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !

 

 

وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت

افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا !

 

تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان

در صحن جمهوری اگر «مشروطه‌خواه»م یا رضا !

 

مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان

 

در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !

 

یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی حدم

شکر خدا پهلوی تو من رو به راهم یا رضا !

 

از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی

با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !

 

من در بهشتم پس قسم، ساقی! به سقاخانه‌ات

حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !

 

پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم

عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا !

 

یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند

تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !

 

از آب سقا خانه‌ات یک جرعه نوشیدم ببین

«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !

 

 

 

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 67 views بار دسته بندی : آرامش سبز تاريخ : 30 ژوئن 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها