مموری آیا مسیحیان تا قیامت سرورند!؟ - مموری

حضرت مسیح,سرنوشت حضرت مسیح

طبق آیه ۵۵ آل عمران:
إِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ؛ یعنی تا قیامت پیروان حضرت عیسی بر کفار برتری دارند و سرور آنها محسوب می شوند و در واقع یعنی مسیحیان در بخش هایی از جهان تا قیامت سرورند. یعنی اگر حضرت مهدی شیعیان هم ظهور کند باز مسیحیان بر بخش هایی از دنیا برای همیشه سرورند.

سرنوشت حضرت مسیح (علیه السلام)
در قرآن مجید دو آیه راجع به سرنوشت و پایان كار حضرت مسیح (علیه السلام) آمده است:

یكی آیه ی ۵۵ از سوره ی آل عمران كه خداوند متعال می فرماید:
إِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَیْنَكُمْ فِیمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ

[یاد كن‏] هنگامى را كه خدا گفت: «اى عیسى، من تو را برگرفته و به سوى خویش بالا مى‏برم، و تو را از [آلایش‏] كسانى كه كفر ورزیده‏اند پاك مى‏گردانم، و تا روز رستاخیز، كسانى را كه از تو پیروى كرده‏اند، فوق كسانى كه كافر شده‏اند قرار خواهم داد آن گاه فرجام شما به سوى من است، پس در آنچه بر سر آن اختلاف مى‏كردید میان شما داورى خواهم كرد.

و دیگر آیات ۱۵۷ ـ ۱۵۸ از سوره ی نساء كه خداوند متعال می فرماید:
(وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـكِن شُبِّهَ لَهُمْ … بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَیْهِ …)

به موجب آیه ی اول (آیه ی ۵۵، آل عمران) خداوند به عیسی فرمود: «من تو را برمی گیرم و به سوی خود، بالا می برم و تو را از كسانی كه كافر شدند، پاك می سازم…»

«توفّی» به معنای اخذ و دریافت به طور تمام و كمال است.[۱]

«توفیتُ الشیء»، یعنی دریافت كردم و قبض كردم آن چیز را به طور كامل و به مرگ و موت، وفات می گویند؛ زیرا روح میّت به هنگام مردن، قبض واخذ می شود.[۲]

توفّی در قرآن به دو گونه به كار رفته است:

الف) فرا گرفتن نفس از تن به هنگام خواب[۳]

(وَ هُوَ الذی یَتَوفّاكُمْ باللیْلِ…)؛[۴]
«او كسی است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) می گیرد…»

ب) توفی به معنای میراندن، وفات دادن، قبض كردن روح،[۵]

(ان الذین تَوفیهُمُ الملائكةُ)[۶]
«كسانی كه فرشتگان (قبض روح) آن ها را گرفتند».

به مرگ وفات گفته می شود و توفی را به جای آن تعبیر می كنند؛ زیرا مرگ به معنای نابودی و فنا نیست بلكه یك نوع دریافت فرشتگان نسبت به روح انسان است كه روح را می گیرند و با خود به جهان دیگری می برند.[۷]

پس به لحاظ این كه انسان هنگام مرگ از طرف خدا به كلی اخذ می شود. «توفی» را به جای موت و مرگ به كار می برند.

بعد از كاوشی كوتاه در رابطه با موارد كاربردی واژه ی «توفی» در قرآن، به سراغ این دیدگاه های متفاوتی كه درباره ی جمله ی (إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ) ارائه شده است می رویم:

 مراد از توفّی عیسی (علیه السلام) چیست؟
۱) بعضی از مفسران معتقدند كه مسیح كشته شده و خداوند تنها روح او را به آسمان برد؛ زیرا توفی را در معنای متبادر خود كه همان موت و مرگ باشد، به كار می برند «و رافِعك الی» را صعود و بالا بردن روح عیسی(علیه‌السلام) می دانند.[۸]

۲) «توفی» به معنای اخذ و گرفتن باشد؛ به این معنا كه من تو را برمی گیرم به این كه تو را زنده از زمین به آسمان بلند می سازم.[۹]

بنابراین، تفسیر توفی یك نوع نجات و عروج [۱۰]حضرت عیسی (علیه السلام) است كه خداوند او را به طور تمام و كمال گرفت تا این كه به او دست نیابند و مقصود از «رافعك الی» یعنی ترا به سوی كرامت و بزرگوار و عزت[۱۱]خود بلند می گردانم كه كنایه از قرب معنوی آن حضرت نزد خدا می باشد؛ چون قرب مكانی برای خداوند تصور ندارد.[۱۲]

این تفسیر معروف در میان مفسران است كه طبق آن حضرت مسیح (علیه السلام) كشته نشده و خداوند او را به آسمان برده است؛ اما كیفیت این اخذ و توفّی كه آیا به صورت خواب، آن حضرت را توفی نموده است و به سخن دیگر، روحانی بوده است یا توفی به صورت جسمانی؟ كه برخی روایات[۱۳] رفع را جسمانی می گیرند. آیه ساكت است و از ظاهر آیه چگونگی اخذ عیسی (علیه السلام) و چگونگی رفع او، به دست نمی آید؛ گر چه به لحاظ این كه بدن عیسی و تكوین او، به نحو مخصوص و ممتازی بوده است؛ می توان گفت بعید نیست كه رفع او هم به نحو مخصوص و ممتازی باشد و با جسمانی بودن صعود سازگار باشد.[۱۴]

 

نقد و تحلیل دو دیدگاه:
دو دیدگاه در رابطه با زنده بودن یا مرگ مسیح -علیه السلام- بیان گردید كه دیدگاه اول واژه ی «توفی» را به معنای مرگ و مردن گرفته و معتقدند كه حضرت عیسی(علیه السلام) طبق آیه شریفه «انی متوفیك» رحلت نموده است و زنده نیست و دلیل آن ها این بود كه متبادر از كلمه ی «توفی» وفات و مرگ است.

و حال آن كه گفتیم توفی به معنای دریافت و اخذ به طور كامل است و آیه ی شریفه، دلالتی بر مرگ عیسی(علیه السلام) ندارد .

دلیل دوّم این كه قرآن كریم در سوره ی نساء، آیه ی ۱۵۷، ادّعای یهود مبنی بر كشته شدن عیسی را ردّ می كند و در آن جا می فرماید: [۱۵] «این كه گفتند ما مسیح پسر مریم فرستاده ی خدا را كشتیم؛ در حالی كه او را نه كشتند و نه به دار آویختند و لیكن بر ایشان مشتبه شد».

پس این آیه ی شریفه (و ما قتلوه و ما صلبوه…) بیانگر این عقیده است كه عیسی (علیه السلام) كشته نشده و زنده است.[۱۶]

به نظر مفسر گران قدر ـ علامه ی طباطبایی ـ توفّی در آیه ی شریفه به معنای گرفتن عیسی از دست دشمنانش است و دلالتی بر مرگ، به طور صریح ندارد؛ اما در همان حال، این قول كه آیه ی شریفه صراحت در اخذ و دریافت دارد را نمی پذیرند و دلالت آن را بر عروج حضرت عیسی-علیه السلام- می پذیرند؛ گر چه این را با ادله ای كه آورده اند، تقویت می نمایند و نظر ایشان هم موافق معروف و جمهور مفسرین است.

و از همین جا به این نتیجه می رسیم كه بین فقرات آیه ی مباركه ی ۵۵ آل عمران كه توفی و رفع باشد و هم چنین آیه ی ۱۵۸ سوره ی نساء(بل یرفعه الله الیه)، تعارضی نیست كه توفی به معنای اخذ و دریافت است و رفع و صعود هم یعنی رفع معنوی كه همان قرب و منزلت حضرت عیسی (علیه السلام) در نزد باری تعالی است.
 
پی نوشت ها:
[۱] قرشی، سید علی اكبر، قاموس قرآن،ج ۷، ص ۲۳۱٫
[۲] طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۹۸٫
[۳] تفلیسی، ابولفضل حبیش بن ابراهیم، وجوه قرآن، ترجمه ی مهدی محقق، ص ۵۶٫
[۴] انعام/۶۰٫
[۵] خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص ۲۳۱۶٫
[۶] نسا/۹۷٫
[۷] مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۸۵ .
[۸] رشید رضا، تفسیر المنار، ج ۳، صص ۳۱۵ ـ ۳۱۷؛ و نیز مراغی، مصطفی، تفسیر المراغی، ج ۳، ص ۱۶۹٫
[۹] طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۹
[۱۰] هاشمی رفسنجانی، اكبر، تفسیر راهنما، ج۲، ص۴۵۷٫
[۱۱] طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۹
[۱۲] هاشمی رفسنجانی، اكبر، همان، ج ۲، ص ۴۵۷
[۱۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۳۵ تا ۳۳۹(به نقل از قاموس القرآن، ج ۵، ص ۸۱)
[۱۴] المصطفوی، حسن، التحقیق فی كلمات القرآن، ج۷، ص۱۱٫
[۱۵] طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۲۰۷
[۱۶] خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص ۴۷۱٫

منبع: askdin.com

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 66 views بار دسته بندی : اصول و فروع دین تاريخ : 30 ژوئن 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها