-
مجموعه: اصول و فروع دین
در قرآن کریم عذابهای روحی دوزخیان در آیات متعدد و به مناسبتهای مختلف بیان شده است. در این فرصت به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره میشود:
۱٫ از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِیهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»؛[۱]
(خداوند گوید) ذلیلانه در آنجا ساكت و دور گردید و هرگز با من سخن نگویید».
۲٫ دوری از رحمت خدا: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِینَ»؛[۲] و (به آنها) گفته مىشود: امروز شما را فراموش مىكنیم (در میان عذاب رها مىكنیم) چنان كه شما دیدار امروزتان ر
(در دنیا) فراموش كردید، و جایگاه شما آتش است و شما را هرگز یارىكنندگانى نیست.
۳٫ مشاهده نعمتهایی که به دوستان و آشنایانشان در بهشت داده میشود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِینَ »؛[۳] و اهل آتش بهشتیان را ندا كنند كه از آب یا از آنچه خدا شما را روزى كرده بر ما فرو ریزید. گویند: همانا خداوند این دو را بر كافران حرام نموده است.
۴٫ گفتوگوهای دلخراش و جانکاهی که میان بهشتیان و دوزخیان رد و بدل میشود، و روح دوزخیان را سخت آزار میدهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ »؛[۴] و بهشتیان دوزخیان را ندا مىدهند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست و ثابت یافتیم، آیا شما نیز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت یافتید؟ گویند: آرى! پس آواز دهندهاى در میان آنان آواز مىدهد كه لعنت خداوند بر ستمكاران باد.
۵٫ حسرت: «… كَذَلِكَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ»؛[۵]
این چنین خداوند عملهاى (دنیوى) آنها را مایههاى حسرتى به آنها ارائه مى دهد، و آنها هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند.
«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا»؛[۶] و (به یاد آر) روزى كه ستمگر پشت دستهاى خود را به دندان مى گزد، مىگوید: اى كاش همراه پیامبر راهى را (به سوى خدا) پیش مىگرفتم.
۶٫ تحقیر و ذلت و خواری: «ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْكَرِیمُ»؛[۷] (و بگویید) بچش كه حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى
«یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا »؛[۸] (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند.
۷٫ پایان ناپذیری جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا یَا مَالِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ»؛[۹] آنها ندا در مىدهند: اى مالك (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد! گوید: بىتردید شما (در این جا) ماندگارید
۸٫ راه فرار نداشتن از جهنم: «كُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ »؛[۱۰] هر گاه اراده كنند كه از (شدت) غصه از آنجا بیرون آیند (به اجبار) در آن بازگردانده مىشوند و (گفته مىشود) بچشید عذاب سوزنده را. و …
پی نوشت ها:
[۱]. مۆمنون، ۱۰۸٫
[۲]. جاثیه، ۳۴٫
[۳]. اعراف، ۵۰٫
[۴]. اعراف، ۴۴٫
[۵]. بقره، ۱۶۷٫
[۶]. فرقان، ۲۷٫
[۷]. دخان، ۴۹٫
[۸]. فرقان، ۶۹٫
[۹]. زخرف، ۷۷٫
[۱۰]. حج، ۲۲٫
منبع: اسلام کوئست